مناطق آزاد تجاری که  در سه دهه اخیر وارد  ادبیات اقتصادی و توسعه ای کشور شده ، ایده ای است که  بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و هدف از آن  بازسازی اقتصاد کشورهای تازه استقلال یافته ویا کشورهایی بود که در جنگ جهانی دوم اقتصاد آنها بشدت آسیب دیده بود. ایجاد صنایع نوپا وبسترسازی سرمایه گذاریهای خارجی و توسعه صادرات از اهداف اصلی  این مناطق بود.

جزیره کیش اولین منطقه آزاد تجاری کشور است که درسال 1358 با هدف  توسعه صادرات غیر نفتی ایجاد گردید . مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی ولزوم  توسعه مبادلات اقتصادی با کشورهای مختلف از طریق آبهای آزاد، در دوره بعد از جنگ  برای کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر بود . براین اساس، هیات وزیران دومین منطقه آزاد تجاری کشور را در سال 1368 درمنطقه قشم مصوب نمود وتا به امروز هفت منطقه ویژه تجاری باتصویب هیات وزیران در مناطق مختلف کشور شکل گرفته است.  


 با کمال تاسف، ایده اولیه و اصلی تشکیل مناطق آزاد تجاری که همانا  حمایت از تولید با جهت گیری صادرات حداکثری تولیدات داخل و واردات کالاهای صرفا مورد نیاز صنایع داخلی با هدف حمایت از تولید کنند گان داخل کشور بود،به دلیل سیاستهای اقتصادی دولتهای پس از جنگ تحمیلی واختلاف قیمتهای داخلی با کشورهای منطقه، موجب شد تا اقتصاد مبتنی بر تجارت منطقه ای با محدودیت های  مواجه شود. به دلیل ضعف های موجود در ارتباط با کنترل دروازه های ارتباطی باکشورهای همسایه وبازارهای مصرف داخلی، شیوع گسترده پدیده  شوم قاچاق را موجب گردید .مناطق آزاد تجاری کشور که اساسا با اهداف بهبود شرایط نابسامان اقتصادی دوران بعد از جنگ و ساماندهی بخشی از بازارهای داخلی شکل گرفته بودند، به دلایلی، منجمله، فقدان قوانین کافی مدیریت ساختاری ومبادلاتی ،گستردگی و پیچیدگی پدیده قاچاق درمبادی ورودی وخروجی مرزهای کشور وعدم پایبندی به قوانین ومقررات گمرکی، به تدریج از اهداف اولیه خود فاصله گرفتند.

به دلایلی ،تقاضا برای ایجاد مناطق آزاد تجاری درکشوردر دولت دهم به شدت افزایش یافت که این تقاضاها  مبتنی بر نیاز و هماهنگ با اهداف مترتب بر ایجاد مناطق آزاد نبود و عمدتا تحت تاثیرفضای احساسی جامعه بود؛که مالا  این فرصت تخصصی به یک الگوی تقلیدی بدل و به عنوان یک کالای لوکس و فانتزی و ابزار عوام فریبی در خدمت سیاسیون و جلب آرای مردم قرار گرفت . به گونه ایکه ، امروزه بدون در نظر گرفتن ملاحظات مربوط به اهداف تشکیل اینگونه مناطق و مزیت های نسبی مناطق جغرافیایی، تب ایجاد منطقه آزاد تجاری سراسر کشور را فرا گرفته و امروزه تقریبا همه شهرستان ها، بلکه شهرهای کشور خواهان ایجاد منطقه آزاد تجاری هستند.

پر واضح است که این نوع تصمیمات غیر عقلایی و احساسی،که غالبا ناشی از انگیزه ها و امیال  سیاسی است ؛ نه تنها نمیتواند راهکار مناسبی برای برون رفت از مشکلات اقتصادی ومعیشتی جامعه باشد، بلکه تبعات منفی آن در آینده غیر قابل جبران خواهد بود.به ویژه در منطقه مورد بحث ما متاسفانه ، موصوع  جانمایی و مکانیابی که بیشتر متاثر از بحث های غیرکارشناسی واحساسی است ، در آینده موجبات اختلافات  بین شهرها و مناطق مختلف جغرافیایی منطقه را فراهم نموده و نه تنها منجر به توسعه اقتصادی منطقه نخواهد شد، بلکه موجب تعمیق اختلافات و مناقشات سیاسی خواهد شد.امروزه، شاهد هستیم که ایجاد مناطق آزاد تجاری درحد شعار انتخاباتی نمایندگان مجلس حتی  نامزدهای انتخاباتی شورای اسلامی شهر و روستا  تنزیل یافته است.

همانگونه که در مطلع سخن توضیح داده شد، هدف از ایجاد مناطق مزبور، کمک به توسعه زیر ساختهای تولید ونیل به توسعه اقتصادی وبهبود سطح رفاه وزندگی جامعه بود؛ لیکن، به دلیل غیرکارشناسی بودن مکانیابی آنها  ،این طرح ها مناطق را با چالش های جدی مواجه می سازند که از جمله مهمترین آنها می توان به افزایش کاذب قیمتهای املاک ومستغلات منطقه ومحیط پیرامونی است. به گونه ایکه ،  مناطق  پیرامونی منطقه آزاد تجاری ازجابجایی ثروتهای ناشی  از افزایش کاذب  قیمت  اموال واملاک بهره ناچیزی خواهند برد.این تصمیمات غیر کارشناسی و احساسی اقتصادی در بسیاری از مناطق کشور موجب عدم تعادل در نظام فضایی کشور شده است .    احداث سدها ی بزرگ وآب بندهای کوچک که با صرف هزینه های هنگفت محقق شده است ، امروزه متخصصین بر بی خاصیت بودن آن تاکید دارند؛ همچنین، تخریب اراضی مرغوب کشاورزی و تشدید وابستگی اقتصادی و سیاسی از دیگر مواردی است که  تردیدی در رابطه با ناکارآمدی این طرح  باقی نمی گذارد.

اگرچه یکی از مهمترین اهداف مناطق آزاد تجاری ایجاد تسهیلات و نیازمندیهای توسعه زیرساختهای تولید داخلی باهدف افزایش صادرات تولیدات داخلی است ؛ لیکن، افزایش لجام گسیخنه و بی رویه واردات لطمات جبران ناپذیزی  به تولیدات داخلی زد؛ به گونه ایکه، در حال حاضر بسیاری از کارخانه های و واحدهای تولیدی کشور به حالت تعطیل و نیمه تعطیل در آمده است. فقدان ساز و کارهای مناسب ، قوانین و مقررات، آئین نامه ها و دستورالعمل ها در حوزه گمرک ، مناطق آزاد تجاری را به موتور توسعه بزه اقتصادی با توجیهات غیر اصولی مبدل ساخته و موجب افزایش قاچاق شده است و در افواه و حتی بین متخصصین حوزه اقتصاد و تجارت از این  مناطق به عنوان  بار اندازهای کالاهای قاچاق و یا غده های بزرگ ثروتهای نا مشروع در سایه روابط غیراصولی و دلالی  یاد می شود. به همین خاطر،افزایش مناطق آزاد تجاری جدید عمدتا در جهت نیل به اغراض  سیاسی و ملاحظات  سودجویی های فردی و حزبی ارزیابی می گردند تا یک راه حل یا  راهکار اجرایی توسعه ای.

ایجاد منطقه آزاد تجاری بدون ملاحظات کارشناسی و اقتصادی،علاوه برایجاد مشکلات عدیده منطقه ای ، در بلند مدت رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت و ظرفیتها و توان های محیطی و طبیعی  توسعه منطقه را تحلیل خواهد برد . توسعه پایدار  واقعی با  افزایش سطح آگاهیهای عمومی وفرهنگ درست مصرف و استفاده صحیح از ثروت و ذخایر کشور و بها دادن به نیروی انسانی بی نظیر محقق خواهد شد.

 

از طرفی دیگر، یکی از مهمترین شاخص ضرورت ایجاد مناطق آزاد تجاری در هرمنطقه ،سطح گسترده مبادلات اقتصادی و حجم بالای بازارهای عرضه وتقاضای دوطرف است که ایجاد سطح  بالاتری  از سیستم مرسوم  گمرک را الزامی می نماید.  این درحالی است که درشرایط حاضر حتی تنها گمرک این منطقه از همه ظرفیتهای خود نتوانسته است استفاده نماید.

یکی از فاکتورهای نیل به توسعه متوازن منطقه ای ایجاد تجهیزات و  زیر ساختها ی لازم برای جهش اقتصادی است که بنظر میرسد اراده ای برای استفاده از قابلیتهای گمرک در این منطقه شکل نگرفته است، و ضروری است به جای سماجت بر ایجاد منطقه آزاد تجاری ، تجهیز زیرساخت ها و شبکه های ارتباطی منطقه ازجمله فرودگاه و جاده های ارتباطی با مرکز استان ، ساماندهی گمرکات و احیا و فعال نمودن شهرک های صنعتی و واحدهای تولیدی و کارخانه ها و کارگاه هایی که به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآمده و همچنین سرمایه گذاری در توسعه صنایع و تبدیلی و تکمیلی،  به ویژه در ارتباط با صنایع غذایی و کشاورزی و...، در دستور کار مسئولان قرار گیرد؛ پر واضح است  در صورت تحقق این شرایط،به مصداق "چو صد آید نود هم پیش ماست"،راه نیل به ایجاد منطقه آزاد تجاری بسی سهل تر خواهد شد.

بنابراین، ایجاد مناطق آزاد تجاری شرط لازم برای توسعه تجارت خواهد بود، لیکن، نمیتواند شرط کافی برای نیل به توسعه متوازن منطقه و  اشتغال مولد و منبع درآمدپایدار منطقه باشد. نهایتا اینکه، نگارنده  این سطور ضمن اینکه به شرط وجود بستر مناسب برای ایجاد مناطق آزاد، هیچ مخالفتی با آن ندارد؛ بلکه، وجود آن را یک ضرورت اقتصادی می داند؛ لیکن ، بر این باور است که در صورت فقدان شرایط لازم برای ایجاد آن ،علاوه برناکارآمدی اقتصادی ، موجب بروز اختلافات متعدد ، به هم خوردن تعادل و توازن منطقه ای و مهمتر از هر چیزی تخریب گسترده اراضی زراعی و باغات  منحصر به فردی که حیات منطقه و بخش قابل توجهی از کشور به آن وابسته است، خواهد شد. 

ظرفیت ژئواکونومیک منطقه مغان ازحیث تولیدات کشاورزی ، صنایع تبدیلی و تکمیلی وگردشگری ، به ویژه گردشگری کشاورزی یا اگروتوریسم و همچنین موقعیت ژئواستراتژیک آن ، یک موقعیت سوق الجیشی به آن ارزانی داشته است که  در صورت برنامه ریزی صحیح و استفاده درست و مناسب از پتانسیل گمرک های منطقه و در صورت لزوم، ایجاد گمرک جدید و استفاده از این ظرفیتها با رویکرد توسعه صادرات میتوان گام های موثر و مهمی در راستای نیل به توسعه پایدارمنطقه برداشت.شایسته نیست عده ای مغرض، با اهداف عوام فریبانه و کسب آرائ مردم شریف منطقه و برای نیل به اغراض شوم سیاسی و اقتصادی خود،توسعه منطقه زرخیز مغان را قربانی دعواهای بی حاصل سیاسی نمایند. 0